۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

کلاه و شال گردن دست باف

هفته پیش که یه کم هوا سرد شد من سرما خوردم! حتی سرفه هم میکردم و با سرفه‌هام دل مامان و بابا و مامان بزرگ و بابابزرگم رو ریش می‌کردم. بابام برای مامان بزرگم تعریف کرده بود که من زبونم رو لوله می‌کنم و از دهنم درمیارم و سرفه می‌کنم.

مامان و بابام به این نتیجه رسیدن که باید کلاه سرم کنن که سرما نخورم. ولی چون تو این سه ماه من خیلی زود بزرگ شدم، هیچ کدوم از کلاهام دیگه اندازم نیست. این شد که عمه سانازم تصمیم گرفت برام یه کلاه و شال گردن ببافه. البته شال گردن رو قبلا بافته بود، وقتی من هنوز دنیا نیومده بودم! ولی کلاه رو صبر کرده بود تا من دنیا بیام و ببینه اندازه سرم چقدره. ظاهرا من آدم کله گنده‌ای هستم. دور سرم 42 سانتی متره و قد کلاهم 19 سانتی متر! البته اینها نتیجه اندازه گیری‌های مامان و بابامه. پیش خودمون بمونه عمه‌ام باورش نمی‌شه قد کلاه من 19 سانتی متر باشه برای همین هم هنوز دونه‌های کلاه رو کور نکرده که فردا بیاد خونمون و دقیق کلاه رو برام اندازه کنه، بعد کار بافتن رو تموم کنه. فردا حتما عمه ساناز ازم عکس می‌گیره و براتون اینجا میذاره با کلاه و شال گردن سفید بافتنی.

۱ نظر:

  1. جيگر اين آقاکوچولوی کله گنده رو خام خام!
    ;)

    پاسخحذف